شهدا و توفیق زیارت آنها
در متون و آموزههای دین مبین اسلام جایگاه ویژهای برای «شهید» و «شهادت» در نظر گرفته شده و این موضوع از «قداست» خاصی برخوردار است. اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد، در عرف خاص اسلامی، احساس میکند که هالهای از نور کلمه «شهید» را فرا گرفته است. «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون، فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون باللذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون» البته نپندارید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردگانند، بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خداوند متنعم خواهند بود، آنان به فضل و رحمتی که خداوند نصیب آنها گردانیده شادمانند و بشارت و مژده میدهند به کسانی که هنوز به آنان نپیوستهاند و بعداً در پی آنها برای آخرت خواهند شتافت که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورند. (آل عمران، آیه 170- 169) امام علی(ع) می فرمایند: خدا شهدا را در قیامت با جلال، عظمت و نورانیتی وارد میکند که اگر انبیا از مقابل اینها بگذرند و سوار باشند به احترام اینها پیاده میشوند و همچنین وجود آیات و احادیث بسیار زیادی که همه بیانگر جایگاه و ارزش والای شهید در اسلام می باشند. ولی حقیقتاً چرا؟ چون «همه گروههای مهم و خدمتگزار در جامعه، مدیون شهدا هستند، عالم در علم خود، فیلسوف در فلسفه خود، مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات اخلاقی خود نیازمند محیطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند، ولی شهید آن کسی است که با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود، محیط را برای دیگران مساعد می کند. مثل شهید، مثل شمعی است که خدمتش از نوع سوخته شدن، فانی شدن و پرتو افکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند، آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریتاند؛ سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک میماند هیچ دستگاهی نمیتوانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد». |
بر این اساس است که حقِ شهید از حق تمام کسانی که از راه علم، فلسفه و اندیشه، صنعت و اختراع و اکتشاف و اخلاق و حکمت عملی و... به بشریت خدمت کردهاند، بالاتر است. و از این رو مشاهده میشود که عکسالعمل احساسی انسانها و ابراز عواطف خالصانه آنان درباره شهدا بیش از سایر گروههاست. البته احترام و ارزش والای شهید، اختصاص به جامعه ما ندارد بلکه در سایر جوامع و فرهنگها برای شهید مقام و جایگاه ویژهای قائلند و این دقیقاً به خاطر نقشی است که شهید هم در زمان حیاتش در جهاد و مبارزه با دشمنان و دفاع از میهن و دین خود انجام داده و هم بعد از کشته شدنش به عنوان الگو، نماد و اسوه پایداری و حماسهسازی و جانفشانی در راه دفاع از کشور و آرمانهای آن ایفا نموده است.
بزرگترین اثر و خاصیت شهید، حماسه آفرینی اوست. در ملتهایی که روح حماسه، مخصوصاً حماسه الهی میمیرد بزرگترین خاصیت شهید این است که آن حماسه مرده را از نو زنده میکند، لهذا اسلام همیشه نیازمند به شهید است، چون همیشه نیازمند به حماسه آفرینی است، حماسههای نو به نو و آفرینشهای جدید. بر این اساس دیگر شهدای گمنام، مجهول الهویه نیستند هر چند نام و نشان خانوادگی ندارند، اما بزرگترین شناسه و مشخصه دینی و ملی را با خود داشته و برای تمام جامعه و نسلهای آینده کاملا شناخته شده می باشند و بر این اساس، بدن شهید هم در اسلام از جایگاه و قداست ویژهای برخوردار است. بدن شهید یک «جسد متروح» است؛ یعنی جسدی است که احکام روح بر آن جاری شده است،همچنان که جامه شهادتش «لباس متجسد» است؛ یعنی حکم روح بر بدن جاری شده و حکم جاری شده بر بدن، بر لباس و جامه وی جاری شده است.
لذا براساس دستورات و آموزه های حکیمانه اسلام، شهید با همان لباس خود دفن شده و احتیاج به غسل و کفن ندارد. بنابراین شهدا سرمایه و ذخایر عظیم هر ملتی هستند که باید تا آنجا که ممکن است از این سرمایهها برای جامعه و نسل های آینده به عنوان الگو و اسوه قرار گیرند.
اما در مورد مکان دفن شهدا، باید گفت که مسلماً انحصار دفن این پیکرهای عزیز در مکانهایی همچون بهشت زهرا (به دلیل بعد مسافت و یا در حاشیه قرار گرفتن آن و...) به تنهایی نمی تواند نتیجه مطلوب و آن آثاری را که باید شهدا در اجتماع داشته باشند - آن هم در شرایط کنونی که شدیداً مورد تهاجم فرهنگی دشمنان هستیم- به دنبال داشته باشد، از این رو اصل طرح یعنی دفن پیکرهای مطهر شهدا در مناطق مختلف فرهنگی و اجتماعی، کاملاَ منطقی است و این موضوع اختصاص به ایران نیز ندارد، بلکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز، به دلیل اهمیت این مسأله و جایگاه شهید، محلها و مکانهای خاصی در داخل را برای شهدای گمنام در نظر گرفته و مردم و مسؤولین در رفت و آمدهای روزانه به آنها ادای احترام و با آرمانهای آنان تجدید بیعت مینمایند. تدفین شهداء در دانشگاهها نیز میتواند بسیار مفید و دارای اثرات مثبتی باشد، زیرا دانشجویان میتوانند در کنار آموزههای علمی و تجربی، محیط درس، آموزههای معنوی را هم توسط این اسوههای رشادت و فداکاری و ایثار برای میهنشان فرا گرفته و عزم و اراده و همت خویش را در انجام وظایف و خدمت به میهن اسلامی خویش، تقویت نمایند.
اکنون که چند سالی است توفیق حضور شهدا در دانشگاه ما نیز فراهم شده است، مناسب است تا هر کدام از ما شکرگزار این رحمت الهی باشیم و با زیارت روزانه آن عزیزان آسمانی، شاید ما زمینیها نیز کمی یاد آسمان بیفتیم. و صد البته که شکرگزاری حقیقی وفادار ماندن به آرمانها و حرکت در مسیر شهدا میباشد.